اجازه گرفتم تا کنارش بنشینم. هنوز باسن مبارک را روی نیمکت نگذاشته بودم که پرسید از کجا می‌آیم و به کجا می‌روم و غذا را چند خریده‌ام و قارچ سوخاری چیست و آیا با نان می‌خورند یا خالی؟ تعارف زدم و یکی برداشت. یادم نیست که اهل کجا بود ولی یادم هست که مقصدش لاهیجان بود. خوشبختانه اتوبوس‌شان رسید و رفت. وگرنه معلوم نیست تا کی باید جواب پس می‌دادم. به خیر گذشت.


پ.ن:

رشت - تهران (۲)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها