خسته‌ام و نیاز به خواب دارم. دیروز ۹ تا ویدیوی یک دقیقه‌ایِ مرتبط به هم آماده کردم. در کل چند تا ویدیو بود؟ نمی‌دانم! شاید چیزی حدود ۲۰ تا. نتیجه‌ی کار رضایت‌بخش بود اما چند تا ایراد کوچک هم داشت. به هر حال اولین تجربه ام در تهیه‌ی چنین گزارشی بود. سپس سردرد شدیدی آمد سراغم. احساس مرگ داشتم. حتی مرگ را به آن سردرد ترجیح می‌دادم. سردرهای عصبی و میگرنی من از ۱۴ سالگی شروع شدند و ۸ سال تحت درمان بودم. با جدایی والدینم، سردردهای من هم شروع شدند. مسکن خوردم و خوابیدم. طبق معمول ساعت ۶ صبح بیدار شدم و گوشی را چک کردم. تعداد لایک‌های ویدیو ناامیدکننده بود. یک ساعت بعد، دوباره خوابیدم. البته من نیامده‌ام که روزانه نویسی کنم. آمدم که بگویم چرا گم و گورم. چهارشنبه، دو روز پیش از موعد شدم. پنج‌شنبه کجا بودم؟ ورزشگاه آزادی! برایتان خواهم نوشت. لپ‌تاپ ندارم و تایپ کردن با گوشی طاقت‌فرساست. چند روز اخیر خودم را با استفاده‌ی بیش از حد از گوشی، کور و زخمی کرده‌ام.

 


مشخصات

آخرین جستجو ها