توی آن آموزشگاه کذایی که کار میکردم، هر روز دریچهای جدید از دنیا به رویم باز میشد. خانوادههایی که فرزندانشان را از سنین 4 پنج سالگی روانهی کلاسهای مختلف میکردند تا مهارت بیاموزند. والدین نسبتا ثروتمندی که آنقدر کودکانشان را از این آموزشگاه به آن آموزشگاه میبردند تا وقت نداشته باشند بچگی کنند. عموما متکبر بودند و فرزندانشان گستاخ. گاهی بیش از حد به فرزندانشان بها میدادند؛ طوری که منجر به تربیت نادرستشان میشد. یکی از روزها آن پدرِ والامقام که همکارانم کلی عزت و احترام میکردنش، و نمیدانم چرا اما حس میکنم از آن مردهاییست که بدنش بو میدهد، همراه پسرش روی صندلی نشسته بودند. پدر کارت عابربانکش را به پسر داد تا شهریه را پرداخت کند. پسرش گفت که میخواهد خودش کارت بکشد. همکاران که دیگر کم مانده بود کف پای پدر مورد نظر را لیس بزنند، به پسر 7 ساله اجازه دادند تا کارت بکشد. ناگهان دستش خورد و گوشی همکارم خورد زمین. پسر نسبت به این ماجرا بیتفاوت بود؛ پدر هم. انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده باشد. هیچکدام عذرخواهی نکردند. پدر همانطور که خونسرد روی صندلی نشسته بود و دستهایش روی کیفش بود با نیش باز به همکارم گفت: اگه نیازه بازم کارت بکشم؟!» حتی عذرخواهی نکرد و قطعا پسرش هم عذرخواهی نکرد! نمیدانم چند درصد مردم دنیا در جواب به اگه نیازه بازم کارت بکشم؟!» پاسخ مثبت میدهند، اما میدانم که ایرانیجماعتِ تعارفی حاضر است به خاک سیاه بنشیند اما وجههی خوبش را در برابر دیگران از دست ندهد. همین فرزندان وقتی بزرگ شدند و در خیابان کسی را زیر گرفتند با وقاحت فریاد میزنند کشتم که کشتم! دیهش رو میدم!» اینها از نوادگان همانهایی هستند که مردم را خر فرض کرده و جلوی دوربین با چهرهای بیتفاوت ادعا میکنند هواپیمای مسافربری را به صورت سهوی مورد اصابت دو موشک قرار دادهاند. اما رییس دانشگاه آلبرتا ضمن ابراز همدردی و ناراحتی خود و همهی افراد آن دانشگاه، حین خواندن پیام تسلیت بغضش میترکد چون تعدادی از دانشجوهایشان قربانی شدهاند. در استرالیا میبینیم که برای کوالاهای دوستداشتنی پناهگاه ساختهاند و مشغول درمان آن طفلکیها شدهاند. با هلیکوپتر بر فراز آسمانهای جنگل برای کانگوروها هویج میریزند تا گرسنه نمانند. عدهای از آتشنشانها برای نجات انسانها، حیوانات و خانههایشان جان خود را از دست دادهاند. آنها قهرمان ملی هستند که برای نجات دیگران فدا شدند. اینها همان آدمهایی هستند که حجاب ندارند. نامحرم را میبوسند. استخر و ساحلهایشان مختلط است. شراب مینوشند. نماز نمیخوانند. روزه نمیگیرند. شما را نمیدانم اما من مطمئنم که مشکل از معیارهای خوب بودن» ماست!
درباره این سایت