اخم کرد. کلافه شد. مهربان نبود. همین‌ها کافی بود تا اضطراب من بیشتر شود و در انجام تمرینات، ناتوان‌تر شوم. بعد از پایانِ کلاسِ آنلاین، آمادگی این را داشتم که گریه کنم. حدود نیم ساعت روی صندلی نشستم و از جایم تکان نخوردم. غمگین بودم. خجالت می‌کشیدم؛ از خودم، از مربی‌ام، از زندگی و از تمریناتی که انجام نداده‌ام. شور همه‌چیز را درآورده‌ام. نه خوابم به جاست، نه غذا خوردنم، نه تفریحم، نه کار، نه تمرین و نه هیچ چیز دیگر. مدام اضطراب، مدام تپش قلب، مدام گرسنگی. مدام موهایم می‌ریزد و مدام لاغرتر می‌شوم. باید خودم را بغل کنم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها