امروز تیغ آرایشی که چند سال پیش خریده بودم را برداشتم و فرم ابروهایم را عوض کردم. واقعا نمی‌خواستم که به خاطر ابرو! درد بکشم. قصدم دارم که بعد از سال‌های طولانی اپیلاسیون کردن، برای اصلاح پاها و زیربغلم از تیغ استفاده کنم. احتمالا لازم باشد که بروم داروخانه و کرم یا نرم‌کننده‌ای چیزی بخرم. گمانم 10 ماهی که می‌شود که دیگر نواحی بین پاهایم را اپیلاسیون نکرده‌ام. چون درد دارد و برایم سوال است که چرا باید این حجم از درد را تحمل کنم؟ چرا باید پوستم تا 48 ساعت ملتهب باشد؟ چرا باید زمان و پولم را صرف این کار کنم؟ گمان نمی‌کنم که دلم بخواهد این نواحی را دوباره با تیغ اصلاح کنم. هر بار که تیغ در دست گرفتم خودم را زخمی کردم. ماشین ریش‌تراش می‌تواند گزینه‌ی خوبی باشد؛ موها را تا حد دلخواه کوتاه می‌کند. دستگاه اپیلاتور من که 10 سال پیش خریده بودمش کمی مشکل پیدا کرده. یک قطعه برای تراشیدن موها دارد. شاید با تعمیر کردنش کارم راه بیوفتد. دورانی بود که تحت تاثیر اطرافیان و جَو، خیال می‌کردم که باید» اپیلاسیون کنم. البته این یک امر آگاهانه نبود. به صورت ناخودآگاه خیال می‌کردم که باید» این کار را انجام دهم چون بالاخره سایر آدم‌هایی که می‌شناختم انجام می‌دادند و راضی بودند. ولی واقعا این رضایت چیست؟ از کجا آمده؟ واقعا راضی هستیم یا به ما تلقین شده که از درد کشیدن و پول خرج کردن برای مطابقت با استانداردهای روز، احساس رضایت داشته باشیم؟ چرا الان هیچ‌کسی همچون 10 سال پیش از بستن کلیپس‌های بزرگ روی سرش احساس رضایت و زیبایی نمی‌کند؟ چرا ابروهای نازک دیگر راضی‌کننده نیستند؟ واقعا ملاک انسان برای رضایت از ظاهرش از کجا می‌آید؟ چرا هنوز من از دیده شدن بعضی از نقاط بدنم شرمسارم؟ چون واقعا خیال می‌کنم که زیبا نیست یا چون در محیطی بزرگ شده‌ام که مدام از استانداردهای زیبایی صحبت می‌کردند و طبق ملاک آن‌ها زیبا نبودم؟ چرا آقای ع از موهای بدنش به عنوان پشم» یاد می‌کند و معتقد است که آن‌ها زشت هستند و باید اصلاح شوند؟ اگر برایتان سوال پیش آمده که پس من این همه مدت با موهایم چه کار کردم؟ باید بگویم 5 ماهی می‌شود که از قیچی برای کوتاه کردن‌شان استفاده می‌کنم. نکته‌ای که اخیرا متوجه آن شدم این است که چشمم به دیدن مو عادت کرده و هر بار بعد ار کوتاهی، برایم عجیب است که موهایم کوتاه شده. حالا به جای اصلا مو نداشتن، داشتنِ موی کوتاه را ترجیح می‌دهم. آقای ر معتقد بود که اگر موهای زیربغلش را اصلاح نکند، بوی عرق می‌گیرد. یاد آن آزمایش افتادم که به برخی از بیماران به جای قرص، اسمارتیز دادند بدون اینکه به آن‌ها بگویند. در پایانِ دوره‌ی درمان، همگی خوب شده بودند! بدن ما با مو بوی عرق بیشتری می‌گیرد یا همه‌ی این‌ها تلقین و بازی ذهن است؟! برخلاف آنچه که چند دهه‌ای‌ست بین مردم شایع شده؛ نه بدنم کثیف است، نه عفونت پیدا کردم، نه بیمار شدم و نه بدنم بو گرفته. همچون گذشته در هوای سرد یک روز درمیان دوش می‌گیرم. بدنم همان بدنِ قبلی‌ست که چند میلیمتر تا چند سانت مو روی پوستش دارد. اگر قرار باشد چیزی کثیف» شود، با شستن تمیز» می‌شود. آن کثیفی که می‌تواند روی پوست بنشیند و تمیز شود، با نشستن روی مو هم می‌تواند تمیز شود. حمام کنید و نگران نباشید. چند سانت مو هیچ‌کسی را در طول تاریخ مریض نکرده و بر اثر کثیفی» نکشته.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها