چندی پیش توی یوتوب‌گردی‌هایم رسیدم به ویدیویی که آموزش اصلاح موهای بدن به وسیله‌ی تیغ بود! شاید چنین عنوانی در نگاه اول مسخره به نظر برسد، اما از کجا معلوم که شما اشتباه نمی‌زنید؟! از آن ویدیو رفتم به ویدیویی دیگر و حتی آموزش اصلاح صورت ن با تیغ. مدتی بود که از درد و کثافت‌کاری اپیلاسیون خسته شده بودم؛ خریدن پد مخصوص، گرم کردن موم، بویی که در خانه می‌پیچید، دردی که باید برای هیچ تحمل می‌کردم، دقتی که باید به خرج می‌دادم تا موم روی فرش نریزد، سرد شدن موم و گرم کردن دوباره‌اش و تکرار این چرخه واقعا طاقت‌فرسا شده بود. بالاخره تصمیم گرفتم که فرصتی دوباره به تیغ بدهم. شاید راهی که من می‌رفتم اشتباه بود و باعث می‌شد که خیال کنم پوستم به تیغ حساسیت دارد! روز موعود فرا رسید. رفتم حمام. کارهایی که توصیه کرده بودند را انجام دادم. ابتدا موهای سرم را شستم و بعد بدنم را لیف کشیدم. به موهایم نرم‌کننده زدم. و در انتها -که موهای بدنم به کمک آب گرم و بخار، نرم شده بودند- رفتم سراغ صابونِ دست‌سازی که قبلا خریده بودم و مالیدمش به ساق پایم. سپس تیغ را برداشتم و آن را به آرامی در جهت رشد موهایم کشیدم. نمی‌دانم بعد از گذشت چند سال بود که از تیغ استفاده می‌کردم. مراقب بودم که همچون دوران نوجوانی، خودم را زخمی نکنم. پاهایم را تا کمی بالاتر از زانوهایم اصلاح کردم. سپس رفتم سراغ زیربغلم. بدون آینه کمی سخت بود. گوشی را برداشتم و دوربین را روی سلفی گذاشتم. وقتی که کارم تمام شد بدنم را با شامپوی بدن شستم و موهایم را آب کشیدم. بعد از اینکه تنم را خشک کردم به بدنم روغن نارگیل زدم. پوستم قرمز نشده بود و خارش هم نداشت. مشکل از سبک اصلاح کردن من بود. سال‌ها پیش جوگیر بودم و خیال می‌کردم که تیغ برای آدم‌هایی‌ست که به روز نیستند. مثلا تیغ برای مادرم بود که درک نمی‌کرد آدم چرا باید بدنش را اپیلاسیون کند؟! البته مادر من به این هم معتقد بود شماها که شوهر ندارین موهاتون رو می‌زنید که کی ببینه؟!» این تفکرات افراطی در افراطی عمل کردن من بی‌تاثیر نبودند. به هر حال نوجوان بودم و تحت تاثیر آدم‌های اطرافم. اما توی 27 سالگی یاد گرفتم که نیازی نیست برای اصلاح کردن موهایم درد بکشم، وقت زیادی بگذارم و هزینه‌ی بالا پرداخت کنم. بابت اپیلاسیون و لیزر کردن، به گردن کسی مدال طلا آویزان نمی‌کنند و وقتی که مُردند روی سنگ قبرشان نمی‌نویسند که فلانی در زندگی‌اش اپیلاسیون می‌کرده! حالا اگر کسی به مهمانی دعوتم کند -البته اگر ویروس کرونا به ما اجازه‌ی زندگی کردن بدهد- اولین نگرانی‌ام، موهای بدنم نیست که ای وای! این موها نه آنقدری کوتاه هستند که دیده نشوند و نه آنقدر بلند هستند که بشود دوباره اپیلاسیون کرد! سال‌ها توی برزخ بودم و گونیِ بزرگی از فشار روانی را با خودم حمل می‌کردم. حالا کمی آرام شده‌ام و از پنجره‌ای دیگر به دنیا نگاه می‌کنم. تیغ خاصیت افزایش تعداد موهای بدن را ندارد؛ که اگر داشت، همه‌ی آدم‌های دنیا موهای سرشان پُرپشت می‌بود. تیغ باعث تسریع رشد موها نمی‌شود. استفاده کردن و نکردن پسرهای نوجوان از تیغ و رشد موهای صورتشان فقط یک هم‌زمانیِ ساده است. تیغ باعث ضخامت موها نمی‌شود. مو را از یک نقطه قطع می‌کند و مو از همان نقطه و با همان ضخامت به رشد ادامه می‌دهد. مُد و ترندهای روز بی‌رحم هستند. تو را قانع می‌کنند که به خریدن چیزی یا انجام کاری احتیاج داری. و ما حتی ممکن است هیچ‌وقت متوجه نیازهای واقعی خودمان نشویم. این روزها بهتر است آدم قبل از انجام کارهایی که در دنیا فراگیر شده یک لحظه بایستد و از خودش بپرسد واقعا چرا می‌خوام انجامش بدم/بخرمش؟ واقعا بهش احتیاج دارم یا اونقدری عکس و ویدیو ازش تماشا کردم و این و اون دارن انجامش میدن که منم ناخودآگاه دارم وارد این جریان می‌شم؟!» رو راست بودن با خود یکی از سخت‌ترین کارهاست. ذهن به شدت بازیگوش است و به همین دلیل است که حتی خودِ روانشناس‌ها و تراپیست‌ها هم به مشاور احتیاج دارند تا شخصی دیگر بتواند زندگی‌شان را از بیرون ذهن‌شان نگاه کند. بعضی آدم‌ها هیچ‌گاه به مرحله‌ی پذیرش حقیقت نمی‌رسند. خیلی‌ها در مرحله‌ی انکار متوقف می‌شوند و تمام زندگی‌شان را به انکار حقایق می‌گذارند. اگر از دوست من خانوم نون بپرسید چرا خیال می‌کنی که چون پاهات چند تا لک داره پس زشته؟» در جواب می‌گوید وا حرفا می‌زنیا! خب زشته دیگه! همه میگن زشته! من که نمی‌تونم نظر بقیه رو عوض کنم! دو روز دیگه عروسی کنم آبروم میره!» لذا تصمیم می‌گیرد که خودش را عوض کند. البته صرفا ظاهرش را! حرف من این نیست که کرم موبر، دستگاه اپیلاتور، اپیلاسیون و لیزر را دور بریزید. حرفم این است که آدم نباید خودش را به خاطر نظر دیگران زجرکش کند. باید یاد بگیریم آنچه که هستیم را بپذیریم. باید بپذیریم که بعضی چیزها را نمی‌شود تغییر داد و باید همانطور که هستند دوستشان داشته باشیم؛ مثل بینی و فک من که دندانپزشکم گفت انحراف دارد (که البته نحوه‌ی بیانش آزاردهنده نبود و هیچوقت حس بدی به آن‌ها پیدا نکردم)، مثل فرم اسکلت‌بندی بدنم، مثل رنگ پوستم و مثل خیلی چیزهای دیگر. خودمان را بپذیریم و دوست داشته باشیم. آن‌وقت اپیلاسیون کردن به عنوان تنوع و لیزر موهای صورت هیچ ایرادی ندارند.

 

 

در پایان کار تصمیم گرفتم که عکس بگیرم. تیغ را هم از کشوی مادرم و بسته‌ای که قبلا خریده بود برداشتم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها